سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] دوستان خدا آنانند که به درون دنیا نگریستند ، هنگامى که مردم برون آن را دیدند ، و به فرداى آن پرداختند آنگاه که مردم خود را سرگرم امروز آن ساختند ، پس آنچه را از دنیا ترسیدند آنان را بمیراند ، میراندند ، و آن را که دانستند به زودى رهاشان خواهد کرد راندند و بهره‏گیرى فراوان دیگران را از جهان خوار شمردند ، و دست یافتنشان را بر نعمت دنیا ، از دست دادن آن خواندند . دشمن آنند که مردم با آن آشتى کرده‏اند . و با آنچه مردم با آن دشمنند در آشتى به سر برده‏اند . کتاب خدا به آنان دانسته شد و آنان به کتاب خدا دانایند . کتاب به آنان برپاست و آنان به کتاب برپایند . بیش از آنچه بدان امید بسته‏اند ، در دیده نمى‏آرند . و جز از آنچه از آن مى‏ترسند از چیزى بیم ندارند . [نهج البلاغه]

قرآن، حرفی برای تمام فصول

یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ

خیلی خسته بودم از بیرون اومدم داخل اتاق و پیشانی ام را گذاشتم روی دستم و خوابم برد.

یه دفعه هراسان از خواب پریدم. یادم آمد که بیرون کاری داشته ام.

سریع بیرون پریدم و رفتم سراغ دوستم. 

تا مرا دید خنده ای کرد و آیینه از جیبش در آورد و داد به من و گفت خودتو توش ببین.

تا نگاهم به آیینه افتاد دوزاریم افتاد که علت خنده اش چی بوده.

رفتم یه آبی به صورتم زدم تا مگر جای دکمه آستین که روی پیشانی ام،  حک شده بود از بین برود ولی چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان را دیدم که با صدای بلندی خندید و گفت چی شده خواب بودی؟

 

 

خوب می دانی چی میخوام بگم. تصورش را بکن روز قیامت مهر به پیشانی ما بزنند و ولمون کنند توی صحرای محشر!!!!!!

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل




عباس خاکسار کلاتی ::: دوشنبه 85/11/30::: ساعت 11:38 صبح

   1   2      >
 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 43


بازدید دیروز: 6


کل بازدید :66884
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
عباس خاکسار کلاتی
بنده ای که آرزوی بندگی دارد.
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<